آموزش ساده و راحت زبان انگلیسی

زبان انگلیسی را ساده و بدون فراموشی بیاموزید

آموزش ساده و راحت زبان انگلیسی

زبان انگلیسی را ساده و بدون فراموشی بیاموزید

  • ۰
  • ۰

بنابراین سؤال اول این نوشتار، برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم، بهتر است که تبدیل شود به: الآن چه‌کار کنم که زبان انگلیسی یاد بگیرم؟

چند حقیقت بزرگ در رابطه با این سؤال وجود دارد که بهتر است آن‌ها را مشخص کنم:

 هیچ 

  • سید مخمد مجیدی
  • ۰
  • ۰

اگر با جستجوی سؤال “برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم” یا “چگونه زبان انگلیسی بخوانیم” به این صفحه واردشده‌ای احتمالاً می‌خواهی زبان انگلیسی را یاد بگیری اما هنوز شروع به خواندن آن نکرده‌ای. بگذار ابتدا سؤالی را از شما بپرسم:

اگر واقعاً می‌خواستی که زبان انگلیسی را یاد بگیری، الآن بایستی چه‌کاری انجام بدهی که این اتفاق رخ دهد؟

مشکلی که همه‌ی ما با یادگیری زبان انگلیسی و در کل دیگر اهدافمان در زندگی داریم، این است که زمان بسیار زیادی را صرف فکر کردن و حرف زدن در رابطه با آرزوهایمان می‌کنیم. ولی زمان بسیار کمتری را صرف کارهایی می‌کنیم که می‌تواند در حقیقت ما را به اهدافمان برساند.

این مشکل بسیار رایج است و تقریباً همه‌ی ما چندین بار در زندگی آن را تجربه کرده‌ایم. ما اهداف مهم زیادی را در طول زندگی می‌خواستیم دنبال نماییم اما هیچ کاری، تأکید می‌کنم هیچ کاری، برای رسیدن به آن‌ها نکردیم. می‌خواهیم که تناسب‌اندام بهتری داشته باشیم، یا غذاهای سالم‌تری بخوریم، یا …. اما دریغ از یک‌قدم عمل. برای زبان انگلیسی نیز همین‌طور است. همه‌ی ما دوست داریم که زبان انگلیسی را یاد بگیریم. بنابراین شروع می‌کنیم و کلی برنامه و طرح در ذهن خودمان می‌ریزیم. که مثلاً به‌زودی، فردا، شنبه‌ی هفته‌ی بعد، ماه بعد یا سال بعد این برنامه‌ها را آغاز کنیم و زبان انگلیسی را یاد بگیریم. اتفاقی که رخ می‌دهد این است که این فرایندهای برنامه‌ریزی، به ما این‌طور القا می‌کنند که انگار واقعاً در حال رسیدن به هدفمان هستیم؛ درحالی‌که در واقعیت هیچ قدمی را به سمت هدفمان برنداشته‌ایم.

همین حالا، هیچ‌وقت زمان مناسبی برای قدم برداشتن به سمت هدفمان نیست. به‌جای آن، به‌زودی، ظاهراً جذاب‌ترین گزینه‌ی ما برای شروع رسیدن به اهدافمان است.

ما بسیاری از مشکلاتمان را به کناری می‌گذاریم تا نسخه‌ی آینده‌ی ما آن را حل بکند. زیرا فکر می‌کنیم که “من آینده” انگیزه و انرژی بیشتری برای رسیدن به هدف دارد؛ زمان بیشتری دارد؛ پول بیشتری دارد؛ جذاب‌تر است؛ یاد گرفته است که زود از خواب برخیزد و بیشتر تلاش کند؛ و یاد گرفته است که زندگی را بهتر مدیریت کند.

بنابراین صبر می‌کنیم……..

من این را به‌خوبی میدانم زیرا من نیز در دوران کودکی و نوجوانی بارها اهدافم را به کناری گذاشتم تا “حسین آینده” برایم به آن برسد.

مشکل ما خیلی وقت‌ها این نیست که دقیقاً نمی‌دانیم چه‌کار باید بکنیم. در حقیقت بیشتر وقت‌ها ما دقیقاً میدانیم که چه‌کار باید بکنیم. مثلاً کمتر بخوریم، بیشتر ورزش کنیم، و در مورد زبان انگلیسی: بیشتر بخوانیم و بشنویم.

حسین آینده هیچ‌وقت اطلاعات بیشتری نسبت به الآن، برای قدم برداشتن به سمت اهداف کنونی خود ندارد. اما بیشتر وقت‌ها حسین آینده در ذهن احساس می‌کند که بهتر می‌تواند به سمت اهداف قدم بردارد.

بیشتر اوقات اگر هیچ کاری انجام ندهیم و فقط برنامه‌ریزی کنیم، آینده‌ی بهتری نسبت به حال حاضر نداریم.

اگر میدانی که می‌خواهی چه‌کار بکنی و چه هدفی داری، قدم بعدی عمل است


  • سید مخمد مجیدی